خاطرات اسارت

خاطرات جنگ؛ اسارت و آزادی

خاطرات اسارت

خاطرات جنگ؛ اسارت و آزادی

برداشت آزاد از جوانی


 گزارش زیر از برنا نیوز درد کهنه ی نسل جوانان دوره ی انقلاب را نمک می پاشد. بخوانید تا بفهمیم ...
 
face off.../ مردان زن‌نما یا زنان مردنما در پایتخت چه می‌کنند

جوان امروز وقت ندارد، برای همین صبح‌ها مستقیما از توی رخت‌خواب به خیابان می‌آید، با همان موهای آشفته. البته این موهای آشفته گاه مدلی است که به after sleep مشهور است و برای درست کردنش حتی نیاز به آرایشگاه هم هست... از فرزاد می‌پرسیم که هر مدل مویی را که دیدیم باید انتخاب کنیم که دستم را می‌گیرد و به کنار دکه روزنامه فروشی می‌برد. عکس چند هنرپیشه تلویزیونی با لبخندهای آنچنانی و مدل‌ موهای آنچنانی‌تر را نشانم می‌دهد و می‌گوید: وقتی آن ها می توانندسراغ چنین مدل هایی بروند، چرا ما نتوانیم؟!

به گزارش باشگاه جوانی برنا، گویی مهاجرتی آرام به یکباره صورت گرفته، مهاجرتی گروهی از درون یک نسل، بدون جابجایی جغرافیایی. مهاجرتی در حوزه فکر، باور و اندیشه، مهاجرتی از درون باورها به بی چارچوبی در تفکر... در پاساژها، پارک‌ها، مراکز تفریحی و هرکجا که بتوان چند جوان را کنار هم دید، می توان به وضوح تغییر در عرف جامعه و گاه تبدیل شدن ناهنجار به هنجار را دید...

از بحث دختران، با پوششی که پوشش نیست می‌گذریم که بحث در این باره زیاد انجام شده است، آنچه در این گزارش بیشتر مد نظر است کشیده شدن علایق مردان به سمت علایق زنانه است که البته برای زنان قدمتی به طول سن مادرشان "حوا" دارد.



تغییر چهره...

 

توی صف اتوبوس، پیاده روهای شلوغ و مغازه‌ها و ... بعضا می‌بینیم پسرانی را که یادشان رفته روزی و روزگاری مردی و مردانگی عده‌ای به ریش و سبیلشان بود و هرکجا کار بنده خدایی گیر می‌کیرد کافی بود کسی برایش ریش گرو بگذارد. یا به یک تار سیبیلش قسم بخورد...حالا اما بحث از تراشیدن ریش و سبیل نیست بلکه ماجرای پسرانی است که ابروهای خود را کمانی می‌کنند و موهایشان را رنگ و... و آنان که با انتخاب مدل موهای موسوم به فشن و میکربی، برداشتن ابرو، استفاده از لوازم آرایشی، گردنبند و انگشتر های مارک دار و... به دنبال هویتی جدید(!) برای خود هستند.

ببخشید آقا! مدل موی شما؟

جوان امروز وقت ندارد. وقت ندارد که مثل پدر و پدر بزرگ خود مدتی را جلوی آینه بایستد و موهایش را شانه بزند یا زحمت اتو کشیدن لباس‌هایش با کتری آب داغ را به خود بدهد. جوان امروز هرچه چروک‌تر باشد و بدون نظم‌تر، انگار بیشتر  روی مد است. جوان امروز وقت ندارد، برای همین صبح‌ها مستقیما از توی رخت‌خواب به خیابان می‌آید، با همان موهای آشفته. البته این موهای آشفته گاه مدلی است که به after sleep مشهور است و برای درست کردنش حتی نیاز به آرایشگاه هم دارند... چند سالی است مدل‌ موهای متفاوتی بین پسرهای جوان رایج شده‌است که عموما با نام فشن معروف شده اند. چند مدل دیگر به نامهای میکربی، افتر اسلیپ، سیخ تو پریز و... نیز هم هست که چندان متعارف و به عرف به نظر نمی‌رسند.

می‌خواهیم دیده شویم

هر چند که سال‌های گذشته برداشتن ابرو، استفاده از تی شرت‌هایی با تصاویر و نوشته‌هایی موهوم و بی مفهوم در میان برخی از پسرهای جوان رواج داشت اما در دو سه سال گذشته به این رفتارهای نامتعارف مدل موهای غربی و آراستن موها به مدل های فشن هم اضافه شد. تا جایی که این مدل‌ها برخی از جوانان ایرانی را آنقدر با فرهنگ و عرف خود بیگانه کرد که گویی از سرزمین دیگری به این دیار مهاجرت کرده‌اند.

یک جامعه شناس در گفتگو با خبرنگار باشگاه جوانی برنا در این‌باره اظهار داشت: " آنها می‌خواهند دیده شوند، می خواهند با هویتی که دوست دارند شناخته شوند و هیچ توجهی هم ندارند که مردم در مورد آنها چطور فکر می کنند و جامعه چه قضاوتی دارد."

"محمد نیک نام" افزود: بیشتر پدر و مادرها فکر می کنند در مقابل این رفتار جوانان باید سخت گیر باشند تا جلوی انحرافات فکری آنان را بگیرند و گروهی دیگر معتقدند باید وارد بازی آنها شوند و ظاهر و تفکرات آنها را قبول کنند تا به تدریج این تفکرات از ذهن آنها خارج شود. با این حال به خانواده ها توصیه می شود از جوان خود دلیل کارشان را بخواهند و از راه گفتگو و استدلال سعی در تغییر رفتار جوان خود را داشته باشند، دستگاه‌ها و نهادهای اجتماعی و نظارتی هم باید همین شیوه را در پیش بگیرند.

وی افزود: هرچند که نمی توان توقع داشت ارگانهای نظم دهنده در جامعه، که مسئول امنیت اخلاقی و روانی اجتماع هستند، نسبت به ناهنجاری در ظاهر افراد بی تفاوت باشند به همین میزان هم نمی توان انتظار داشت که تنها از راه مقابله و سخت گیری جوانان ما راه درست را انتخاب کنند.
 

وقتی هنرپیشه‌ها می‌توانند چرا ما نتوانیم؟!

"فرزاد" یک پسر 17ساله است که در پارک دانشجو در حال صحبت کردن با دوستانش است و موهای خود را مانند یک کاکتوس به هوا برده! وقتی با او سر صحبت را باز می کنیم و از مدل موهایش می پرسیم، بدون هیچ مکثی می گوید که مدل موهای خود را از مدل موی خوانندگان کانال های فارسی زبان ماهواره ای گرفته است که به آن مدل دم طاووسی نیز می گویند. او که انگار منتظر دیده شدن و شرح دقیق مدل مویش بود بلافاصله به شرح دقیق مشخصات کانال و برنامه هایی که در آن خواننده مورد علاقه را با آن تیپ و ظاهر دیده است، پرداخت. بدون اینکه بپرسد ما که هستیم و چه کاره‌ایم...
 

از او می‌پرسیم که هر مدلی را که دیدیم بدون توجه به چگونگی‌اش باید انتخاب کنیم که دستم را می‌گیرد و به کنار دکه روزنامه فروشی می‌برد. عکس چند هنرپیشه تلویزیونی با لبخندهای آنچنانی و مدل‌ موهای آنچنانی‌تر را نشان می‌دهد و می‌گوید: وقتی آن ها می توانندسراغ چنین مدل هایی بروند، چرا ما نتوانیم؟!


"حمید" یک نوجوان 19ساله است که همراه دوستش برای گردش به پارک آمده است. وقتی از او در مورد علت آرایش عجیب موهایش سوال می کنیم نگاهی به دوست خود می کند و می گوید "برای دل این بود". دوست او نیز در ادامه می گوید: "راستش من این مدل را روی سر یکی از مجری های شبکه ماهواره "ایران موزیک" دیدم. خوب من هم دوست داشتم دوستم یک همچین قیافه ای داشته باشد. موقع خداحافظی از دوست حمید می‌پرسیم، اگر زمانی مدل موی مجری مورد علاقه اش عوض شد آیا باز هم از دوستش می خواهد تا مدل مو هایش را عوض کند که جواب جالبی می دهد: "ما روی موج مد سوار هستیم، هر طرف موج حرکت کند ما هم به همان طرف حرکت خواهیم کرد."

در گوشه دیگری از پارک، نظر عده‌ای دختر و پسر را که منتظر شروع نمایشی بودند، در مورد این مسئله می‌پرسیم. دو تا از دانشجو های پسر که مدل موی کاملا معمولی داشتند، گفتند: " خیلی از پسرها موهایشان را بلند می کنند و در عوض برخی دختران، موهایشان را کوتاه کوتاه می‌کنند؛ مثل فارا. پسران هم حلقه به گوش می کنند،‌ ناخن هایشان را بلند می کنند و لاک می زنند. البته ابروهایشان را بر می دارند و اگر تخصص(!) داشته باشند فرمژه هم می زنند. استفاده از کرم پودر نیز در بین عده‌ای از پسران متداول شده‌است..."

این گزارش ادامه دارد...

***

اسرای جدید - بخش آخر

کسی جوابش را نداد و با نگرانی آسایشگاه را ترک نمود. اسرای جدید حالا تجربه اسرای قدیم را در خیلی از زمینه ها داشتند و با استفاده از این تجربه ها آنها هم به این نتیجه رسیده بودند که تنها را سعادت و حفظ خودشان در اسارت توکل به خداوند متعال وتکیه به ائمه معصومین علیهم السلام می باشد. خوب لازم بود ادعیه مورد نیاز نیز تهیه شود و دوباره به ساختن دفترچه های دعا روی آوردیم. دوباره مسایل ممنوعه یکی یکی سرو کله شان پیدا شد و اسرای جدید هم به صف مخالفین عراقی ها پیوستند. عده ای از این اسرای جدید به قهرمانانی در اسارت تبدیل شدند و چنان تحولی در وجود آنها بوقوع پیوست که عراقی ها توان باور کردن آن را نداشتند. شبهای جمعه همیشه دعای کمیل بصورت گروههای کوچک و با گماردن نگهبان ها برای عراقی ها خوانده می شد. خیلی از اسرا در نیمه های شب به نماز شب و یا قرائت کلام ا... مجید می پرداختند و این رفتار اسرای جدید برای عراقی ها خیلی گران تمام می شد. حتی بعضی از اسرای جدید رو در رو با سیاست های عراقی ها مخالفت می کردند و با وجود تحمل شکنجه و سلول انفرادی حاضر نمی شدند از حق خود دست بردارند. عراقی ها ناچار به سیاست قدیمی خود یعنی جاسوس پروری روی آوردند و سعی کردند از این طریق بین بچه ها رخنه کرده و مقاومت آنها را درهم بشکنند. ولی این اقدام دیگر خیلی وقت بود که کهنه شده بود و مجالی برای کارآئی آن نبود. اسرا دیگر بخوبی به سلاح نماز و معنویت مجهز شده بودند و به این آسانی تطمیع نمی شدند. از طرف دیگر افرادی را که بنظر می رسید ضعیف باشند و یا عراقی ها بخواهند از آنها استفاده کنند، را به سوی خودمان جذب کرده و تا حد توان نیازهای آنها را برآورده نمائیم.

یکی از اسرای جدید که به حق قهرمانی بنام بود از اعراب خوزستان بود و بواسطه زبان عربی که می دانست معمولاً نقش مترجم را برای عراقی ها بازی می کرد. بعد از متحول شدن اردوگاه و نا امیدی آنها، عراقی ها سعی کردند با تطمیع این اسیر بزرگوار را به سوی خودشان بکشند، ولی وی بشدت مقاومت نمود. بعد از مدتی هر روز او را به اتاق خودشان میبردند و به سختی می زدند به حدی که مدتها نمی توانست بخوابد تا شاید حاضر شود با آنها همکاری کند ولی موفق نشدند و این آزاده گرامی پس تحمل شکنجه های بسیار، عراقی ها را ناامید نمود و در جمع ما با افتخار زندگی می کرد.

حدود 5 یا 6 ماه در بین اسرای جدید ماندیم و اخبار جدیدی نیز از ایران وطن عزیزمان کسب کردیم و کمی با حال و هوای مناطق جنگی و دیگر مسائل آن روز نیز آشنا شدیم. ولی عراقی ها ما را مسبب این تحول عظیم در اسرای جدید می پنداشتند و بالاخره تصمیم گرفتند با پذیرائی مفصل و تهدیدهای بسیار ما را به همان قاطع خودمان باز گردانند.