خاطرات اسارت

خاطرات جنگ؛ اسارت و آزادی

خاطرات اسارت

خاطرات جنگ؛ اسارت و آزادی

گروه زیر زمینی بخش۸

همان روز عصر در حالیکه نیمی از اسراء بیرون از آسایشگاه ها مشغول بازی فوتبال یا شستشوی لباس و یا و حمام بودند، و نیمی دیگر در داخل آسایشگاه مشغول استراحت و درس بودند، عراقی ها در همه آسایشگاه ها را از بیرون قفل کردند و اضطرابی عظیم در بچه ها شروع شد. این بهترین نشانه تفتیش بود. عراقی ها به ترتیب از آسایشگاه یک شروع کردند و یکی یکی کوله، پتو و دیگر وسایل بچه ها را می گشتند. پنج یا شش سرباز بهمراه یک درجه دار مشغول تفتیش شدند و با دقت تمام سوراخ سمبه های آسایشگاه را که خیلی هم کم بودند بازرسی کردند. نگرانی عمدة بچه ها از این بود که همیشه عراقی ها با دست پر از این تفتیش ها برمی گشتند و سپس عده ای به دلایل مختلف تنبیه شده و به سلول انفرادی می رفتند.

کسانی که داخل آسایشگاه بودند را گوشه ای جمع می کردند و افراد بیرون هم با اضطراب منتظر بودند. اگر در وسایل کسی چیزهای ممنوعه از قبیل تیغ، میخ، سوزن، دفترچه های کوچک دعا، مقاله، عکس امام خمینی یا دیگر چیزها را پیدا می کردند، البته او را صدا می زدند و به اتاق خودشان می بردند یا مستقیما" به سلول انفرادی می فرستادند. کار دیگر عراقی ها هم سرقت بود که اگر چیزهای جالب مانند کارهای دستی روی هستة خرما و سنگ که اشکال و ابزار بسیار زیبائی را درست می کردند و یا نقاشی های سیاه قلم که بعضی از اسراء در دفترهای خود می کشیدند را می دیدند بسرعت به سرقت می بردند.

یکی از نمایندگان صلیب سرخ می گفت: که یک تسبیح سنگی اهدائی یکی از اسراء را در سوئد 10.000 دلار قیمت گذاری کرده اند ولی او حاضر به فروش آن نشده است.

از دیگر اعمال عراقی ها در زمان تفتیش بهم ریختن و خراب کردن وسایل ناچیز اسراء بود، مثلا" پودر رختشویی را با شکر یا شیرخشک مخلوط می کردند یا وسایل را با هم قاطی می کردند و از این قبیل کارها.

بالاخره تفتیش به پایان رسیده و عراقی ها 10 الی 15 نفر را صدا کردند و اشیاء ممنوعة آنها را گرفتند و آنها را به سلول انفرادی بردند و وضعیت به حالت عادی برگشت. بیشتر این کشف ها را ستار به نتیجه می رساند و کم کم به یک کارشناس تبدیل شده بود. فعالیت های ویژة ستار در مدت 3 سال اقامت در قاطع 2 کمپ 7 پیوسته ادامه داشت و با وجودیکه عراقی ها سربازان اردوگاه را معمولا" هر 6 ماه تعویض می کردند، ولی ستار به مهره ای قابل اعتماد، فعال و مؤثر تبدیل شده بود، عراقی ها او را تعویض نمی کردند.

نظرات 3 + ارسال نظر
سیمرغ شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 02:31 ب.ظ http://simorgh33.persianblog.ir

وقتی که به جز عشق هیچ چیز برایمان باقی نمانده باشد برای نخستین بار آگاه می شویم که فقط عشق کافی است.

شاپکده یکشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:44 ق.ظ http://www.shopkadeh.com/?cat=62

100 فیلم جدید سال 2008 و 2009 به همراه زیرنویس فارسی با کیفیتی بالا و بدون هیچ دخل و تصرفی !!!
در سبک های : اکشن ، درام ، عاشقانه ، کمدی ، تخیلی و .....

برای کسب اطلاعات بیشتر به ادرس http://www.shopkadeh.com/?cat=62 مراجعه کنید.

موفق باشید.

سپیده یکشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:41 ق.ظ

آیا اسیرانی بودند که در کل دوره اسارت خانواده از اونها هیچ نشونی نداشته باشه؟ یا اصلا ندونن که اونها اسیر بوده اند یا نه
خوشحال میشم بهم ایمیل بزنید و جوابم رو بدید
ازتون سپاسگزارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد